شخصيت انسان تحت تأثير و تعامل ميان عوامل گوناگون شکل مي گيرد. عوامل و مؤلفه هاي تأثيرگذار در تحقق و تشخص شخصيت انسان عبارتند از: دانش، بينش، انگيزش، گرايش، کنش و منش. از اين ميان، مباحث مربوط به منش که شامل صفات اخلاقي مي شود، نقش اساسي را به عهده دارد. به عبارتي شخصيت هر کس حاصل خلقيات و صفاتي است که در روح و نفس او تشخص مي يابد. در مورد صفات خلقي و نحوه تأثيرگذاري آن بر نفس انسان، به دو نکته مهم و قانوني اشاره مي شود.
روشن است که روانشناسی در کمک به افراد برای دستیابی به زندگی معنی دار و باور،نقش قاطعی ایفا می کند. منظور از شناخت فرد،توصیف کامل و جامع فرد است به گونه ای که بتوانیم درباره خصیصه های وی اطلاعات مناسب و دقیقی فراهم آوریم. آنگاه با توجه به روابط موجود بین اطلاعات،تصویر واقعی و روشن از وی به دست دهیم. از طرفی حوزه های مختلف دانش بشری به دنبال کشف علت و معلول هاست.
همچنین عوامل بوجود آورنده این علل را روشن می سازد،یکی از روش های شناخت علل،تحقیق و آزمایش کردن این علل می باشد.بوسیله تحقیق می توانیم بسیاری از مجهولات را کشف نموده و نسبت به آن شناخت حاصل نماییم.یکی از این مجهولات رفتار پیچیده بشر است
شخصیت یعنی «مجموعهای از رفتار وشیوههای تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگیهای بی همتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص میشود. به نظر می رسد گوردن آلپورت، بهترین تعریف در مورد شخصیت ارایه داده است. او اشاره می کنند، شخصیت، سازمان بندی پویایی در درون فرد است و شامل آن دسته از نظام های روانی - فیزیکی که رفتار و تفکر او را تعیین میکند. (بیانگرد، 1378). در این تحقیق برای اندازه گیری شخصیت از پرسشنامه پنج عاملیNEO استفاده شده است.
تعریف اخلاق کاری:
اخلاق کار[1] بیان گر حد یا قدر و منزلتی است هر فرد برای کار باور دارد. داشتن یک اخلاق کار قوی، سخت کار کردن را عمل موفقیت و سعادت می داند و هم چنین با بهره وری، ابنکار، توفیق طلبی، رضایت شغلی و درآمد بیشتر همراه است.در این تحقیق برای اندازه گیری اخلاق کاری از پرسشنامه اخلاق کار گریگوری (1990) استفاده شده است.